http://i8.tinypic.com/85bc5er.gif
ای کاش میشد تا این جمعه ها رنگ بوسه آفتاب بر کو ه های مغرب را نبینند.
هر جمعه که به غروب می نگرم فقط حسرت آمدنت را حس می کنم نه خودت را.
ای مظهر آدینه ام
من عاشق دیرینه ام
عشقت صفای سینه ام
مهدی بیا، مهدی بیا
دست من و دامان تو
جان جهان قربان تو
چشم من و احسان تو
مهدی بیا، مهدی بیا
ای دلبر دور از نظر
ای شاهد بالا گوهر
ای منتظر، ای منتظر
مهدی بیا، مهدی بیا
اندر سر راه تو من
صبر و تعمل تا به کی
هجرت تحمل تا به کی
این غم تقبل تا به کی
اندر سر راه تو من
بنشسته ام با صد مهن
ای صاحب عصر و زمن
مهدی بیا، مهدی بیا
ای سید و سالار من
ای حجت دادر من
ای رهبر غمخوار من
مهدی بیا، مهدی بیا
یا اباصالح المهدی بارها از غم دوری تو ناله سر دادم و بارها اشک ریختم. ولی این بار متفاوت است.
این بار دلشکسته تر از قبل به سراغت آمده ام و اشک می ریزم. اگر دفعه های گذشته اشک هایم را به پای گناهم حساب کردی ولی تو را به جدت این بار به پای دوریت حساب کن...
بارها تهمت خرافاتی بودن و عقب مانده بودن را به جان خریدم. و این بار به همه ی آنها می گویم آری من عقب مانده ام.
آری به خدا عقب مانده ام. اگر شماها به این انتظار، عقب ماندگی و خرافاتی بودن می گویید آری من عقب مانده ترین عقب مانده ها هستم.
تمام مشکلات را با خوشحالی بر دوش گرفته تا شاید روزی با آمدنت تمام این مشکلات را با دستان مبارک خود از روی دوش این بنده ات برداری.
گل همیشه بهارم
نوای نای نیستان
ضمیر روشن باران
خدا کند که بیآیی
ولی آقا دیگر کی خواهی آمد...